نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران
2 دانشیار دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
چکیده
سؤال اصلی مقاله حاضر، بررسی تأثیر خلق پول بانکهای تجاری و بانک مرکزی بر نرخ بهره در ادبیات اقتصاد پولی و لوازم آن برای نظریه نرخ سودِ مصطلح در ادبیات بانکداری اسلامی است و در این خصوص به طور ویژه بر بازار ذخایر بانک مرکزی (بازار بینبانکی) تأکید میشود. خلق پول که مهمترین ویژگی نظام پولی در عصر جدید است، نظریات بهره طبیعی (آثار بوم باورک و فیشر) را به نظریات بهره بازاری ویکسل و کینز ارتقا داد و منجر به معرفی اقتصاد اعتباری محض از سوی ویکسل شد. در این مقاله پس از مرور اجمالی نظریات بهره طبیعی و بهره بازاری و همچنین توضیح نظریه سود بانکی ارائه شده توسط اقتصاددانان مسلمان مبنی بر اینکه نرخ سود در بانکداری اسلامی در بخش واقعی تعیین میشود، نشان داده میشود که این نظریه با اقتضائات خلق پول که از سوی جملگی نظریهپردازان بانکداری اسلامی پذیرفته شده است، مطابق نبوده و درواقع خلق پول، چه در نظام بانکداری متعارف و چه در نظام بانکداری اسلامی، بازاری تحت عنوان بازار ذخایر ایجاد مینماید که نرخ آن بههیچوجه به بخش واقعی مرتبط نیست بلکه تنها به خلق پول بانکهای تجاری و بانک مرکزی بستگی دارد. تنها در شرایطی که خلق پول در اقتصاد وجود نداشته و نرخ بهره طبیعی بر معاملات حاکم باشد، اصل تعیین سود در بخش واقعی مصداق دارد و این مسئله، عدم سازگاری نظریه نرخ سود بانکی اقتصاددانان مسلمان با موضع آنان در قبال مسئله خلق پول را آشکار میکند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
A Critique of the Theory of Interest in Islamic Banking Studies, Relying On the Effect of Money Creation in Determining Interest Rates
نویسندگان [English]
1 PhD candidate in Economics, Tehran university, Tehran, Iran.
2 Associate professor, Faculty of Islamic Studies and Economics, Imam Sadiq University, Tehran, Iran.
چکیده [English]
Implication of "Money creation effect on interest rate" is the main question of this paper. To explain the Idea this paper emphasizes on reserve or fed funds market. Money creation-the most important feature of modern monetary system-improved Bowerk and Irving Fisher's natural interest theory to market interest theory that introduced by wicksell and followed by Keynes.
This paper discusses these orthodox and also Islamic interest theories in brief by analytical method then concludes that determination of interest in real sector that Islamic banking supports, conflicts with accepting money creation. Because money creation that is accepted by Muslim economists; makes reserves market that its rate not only doesn't have any relation with real sector but also completely determined by money. To consider Islamic theory of interest as a reality explanation, Money creation would be disappeared and natural rate of interest that is determined by real forces would be market clearing rate. This paper try to help Islamic banking to be a consistent discipline and more realistic.
کلیدواژهها [English]