نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار اقتصاد دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2 استادیار اقتصاد دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
چکیده
یکی از مهمترین ویژگیهای علم، عینی بودن آن است. معمولاً عینی بودن علم بهمعنای فارغ از ارزش بودن آن است. ولی آیا علم اقتصاد بهعنوان یک علم تاریخی و اجتماعی میتواند فارغ از ارزش باشد؟. در فلسفه علم برای اینکه ارزشهای غیرمعرفتی را از علم خارج و آن را از زمینههای اجتماعی و تاریخی تکوین علم جدا کنند، بین مقام کشف نظریه و داوری در مورد نظریهها تمایزی صورت میگیرد و عینیّت علم را مربوط به مقام داوری میدانند و نه کشف. ولی با توجه بهنگاه کلگرایانه کوهن و کواین، در امکان چنین تمایزی تشکیکهایی صورت گرفته است؛ چراکه کلگرایی کوهن نشان میدهد منظرگاهی مستقل از پارادایم در ادراک و فهم عینی امر واقع وجود ندارد و همچنین کلگرایی کواین بیان دارد که نمیتوان در مقام داوری صرفاً با تکیهبر منطق و تجربه بین نظریههای رقیب انتخاب انجام داد و آنها را تعیّن بخشید. بنابراین معیارهایی برای انتخاب بین نظریهها لازم میآید که لزوماً مبتنیبر ارزشهای معرفتی نیست. در این مقاله نشان میدهیم که اگر تز کلگرایی کوهن و کواین در روششناسی علم اقتصاد پذیرفته شود، مفهوم عینیّت در علم اقتصاد را میتوان گسترش داد و مبنایی برای شکلگیری پارادایم اقتصاد اسلامی بهمثابه یک پارادایم ارزشمحور میتوان فراهم کرد. به این معنا که در وضعیت عدمتعیّن نظریه، از ارزشهای اخلاقی موجود در نظام ارزشی اسلام، بهعنوان معیاری برای انتخاب بین نظریات رقیب، میتوان استفاده کرد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The Problems of Objectivity in Islamic Economics
نویسندگان [English]
1 Assistant Professor of Economic, University of Isfahan, Iran
2 Assistant Professor of Economic, yasouj university, yasouj, Iran
چکیده [English]
Science is a objective knowledge. Always, objectivity means value-neutrality. But, is economics as a historical and social science, value-free? In philosophy of science we assume a distinction between context of discovery an context of justification, and we seek objectivity in the latter context. But there are critiques of this distinction, for example in holistic approaches of Kuhn and quine. In Kuhn's view there is not a standpoint to see objective facts independent of paradigm. In quine's view logic and experience are not sufficient for theory selection, so theories became underdeterminate. So we have need values (epistemic and non-epistemic) as a criteria for theory selection. This is a problem specially in social sciences such as economics. In this paper we show if we accept (Kuhn and quine) holism in economic methodology, this approach can expanded sphere of objectivity in economics. Economist via non-epistemic value in theory choice can overcome problems of underdetermination and objectivity in economics.
کلیدواژهها [English]