نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
عضو هیات علمی دانشگاه شیراز
چکیده
چارچوب IS-LM در نتیجه سنتز هیکس (1937) برای تلفیق دیدگاه کینزی و کلاسیکی ارائه و به سرعت به یک دستگاه تحلیلی برای اقتصاد کلان تبدیل گردید. بسیاری از پژوهشگران مسلمان با اسلامی سازی چارچوب IS-LM آن را برای تحلیل سیاست های اقتصادی و آموزش اقتصاد کلان با رویکرد اسلامی استفاده کرده اند. بی توجهی به نقاط ضعف این دستگاه می تواند ذهنیت محققان در حوزه اقتصاد اسلامی را متاثر سازد. بنابراین، هدف تحقیق حاضر بررسی ثبات و سازگاری دستگاه تحلیلی IS-LM اسلامی می باشد. کسانی که برای اسلامی سازی این چارچوب هیکسی اقدام نموده اند با اعمال برخی تغییرات مانند جایگزینی نرخ بهره با متغیرهایی مانند سهم صاحبان وجوه از سود و یا نرخ سود انتظاری در جهت اسلامی کردن آن گام برداشته اند. این مقاله نشان می دهد که این گونه اسلامی سازی، قادر به رفع مشکلات ناشی از بی ثباتی احتمالی این الگو نمی باشد. به عبارت دیگر، ملاحظه می گردد که وجود همزمان دو متغیر سهم صاحبان وجوه ( یا نرخ سود انتظاری) و درآمد در توابع سرمایه گذاری و مصرف می تواند زمینه ساز بی ثباتی و ناسازگاری این الگوها گردد. در این صورت استخراج منحنی تقاضای کل با مشکل روبرو می شود و اثر سیاست های مالی و پولی مطابق انتظار نخواهند بود. بنابراین، توصیه می گردد که استفاده از چارچوب IS-LM اسلامی با احتیاط بیش تری صورت پذیرد. عدم دقت در استفاده از این دستگاه برای یک اقتصاد بدون بهره می تواند ضعف های تئوریک آن را به الگوهای IS-LM اسلامی انتقال دهد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
On Islamization of Hicksian Synthesis: Stability and Consistency of an Islamic IS-LM Framework
نویسنده [English]
Faculty member of Shiraz University
چکیده [English]
The IS-LM framework was a result of Hickian synthesis. Hicks (1937) merged the Keynesian and Classical macro models in a context of a general equilibrium framework. This analytical frame was rapidly became a standard apparatus to examine the monetary and fiscal policy. In order to teach and analyze macroeconomic policy with an Islamic perspective, many Muslim researchers have developed their own version of Islamic IS-LM framework. Those who have tried to do Islamization of IS-LM model have eliminated interest rate from this framework and replaced it with either the financiers (capital owner) share in the profits of the firms or expected rate of profit. The main goal of this paper is to analyze the stability and consistency of Islamic models with an IS-ML structure. It shows that the Islamization of this framework would not resolve the possible instability of the IS-LM models. An unstable Islamic IS-LM model may in turn result in inconsistent aggregate demand and aggregate supply (IS-LM-AS) framework. More specifically, when the system is not stable, it is not possible to derive a standard aggregate demand and hence one cannot predict the effect of monetary and fiscal policy. Our finding suggests that the Muslim researchers should be more caution when applying this framework to Islamic economics. Otherwise, the shortcomings and weaknesses of this Hicksian analytical tool can be easily transferred to an interest-free IS-LM model built upon it.
کلیدواژهها [English]