نویسندگان
1 استادیار دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد، دانشگاه امام صادق(ع)
2 دانشجوی کارشناس ارشد، دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد، دانشگاه امام صادق(ع)
چکیده
نامگذاری دهه چهارم انقلاب اسلامی از سوی مقام معظم رهبری (مدّظلّهالعالی) به عنوان دهه پیشرفت و عدالت و وجود راهبرد برنامهریزی منطقهای به عنوان یکی از راهبردهای مطرح در برنامهریزی پیشرفت اقتصادی کشور، لزوم طراحی و اعمال معیارهای عدالت اقتصادی در سطح جغرافیای کشور را مشخص میسازد. در همین راستا پژوهش حاضر در پاسخ به دو سوال در حوزه عدالت و پیشرفت به شرح ذیل انجام شده است: الف) با توجه به مفهوم و مبنای کلی عدالت اقتصادی، معیارهای عدالت اقتصادی جغرافیایی چگونه تعریف میشود؟ بر این اساس رویکرد اساسی در توسعه بخشی- منطقهای چیست؟ ب) مبتنی بر رهیافت عدالت اقتصادی جغرافیایی، مزیتهای تولیدی استانهای کشور جهت توسعه بخشی در راستای اهداف پیشرفت اقتصادی منطقهای چگونه است؟ این مزیتها چه تناسبی با نتایج مزیتسنجی منطقهای مبتنی بر الگوی متعارف دارد؟
مبتنی بر مبانی عدالت جغرافیایی تخصیصی، رهیافت کلی نظریه اقتصاد اسلامی در مزیتسنجی جغرافیایی، تعیین مزیتهای طبیعی است. پس از تعیین این مزیتها، سیاستهای مربوط به ارتقاء عوامل مصنوعی مرتبط با بخشهای دارای مزیت طبیعی بالاتر طراحی میشوند. در بخش کاربردی مقاله و مبتنی بر مبانی نظری ارائه شده، مزیتسنجی بخشی در مناطق ایران با دو رویکرد مزیتسنجی جغرافیایی متعارف و مزیتسنجی طبیعی (مبتنی بر نظریه عدالت جغرافیایی) ارائه گردید و در انتها به مقایسه و تحلیل این دو رویکرد پرداخته شد. این مقایسه نشان میدهد لحاظ الگوی مزیتسنجی متعارف موجب انحراف حدوداً پنجاه درصدی از الگوی بایسته تعیین مزیتهای اقتصادی (مبتنی بر رویکرد عدالت محور) میگردد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Natural Advantage (Justice-Based) vs. Conventional Advantage; Application of Geographical Justice Criteria in the Spatial-Sectoral Development Plans (Case Study: The Advantage of Producing Provinces)
نویسندگان [English]
چکیده [English]
Naming the fourth decade of the Islamic revolution: "progress and justice" by the supreme leader and regional programming as one of important strategies in the development plans, highlights the necessity of design geographical justice criteria in the geography of the country. Considering all this, the current research tries to answer two questions in the area of justice and development:
1. How should the criteria of local-sectoral development plans be defined? Considering the geographical justice criteria, what are the main approaches in local-sectoral development? 2. Based approach to geographical justice, what is the advantage of producing province of the country? what is the commensurate of these advantages with the conventional approach?
According to the geographical justice, it seems that the main approach in Islamic economics in geographical advantage is natural advantage. The natural advantage requires that only natural criteria be considered and the regional advantage will be a multi-dimensional problem based on natural criteria. After determining these criteria, the policies related to developing the artificial criteria related to the advantaged sectors will be provided.
The application of Article and based on theoretical principles presented, the geographical advantage in areas of Iran with the conventional approach and natural advantage were presented. Finally, a comparative analysis of these two approaches was made.This comparison shows the results of local-sectoral development plans in the pass has the 50% deviation from the requisite.
کلیدواژهها [English]