نویسندگان
1 دانشجوی دکترای اقتصاد اسلامی، دانشگاه امام صادق(ع)
2 استادیار دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد، دانشگاه امام صادق(ع)
چکیده
یکی از مهمترین رفتارهای افراد و خانوارها در حوزه اقتصاد مربوط به مصرف است. از آنجا که تقریبا در همه کشورها، حجم زیادی از تولید ناخالص داخلی به مصرف اختصاص دارد، کوچکترین نوسان و تغییری در حجم (کمیت) و نوع (کیفیت) مصرف تاثیر قابل توجهی بر رشد و توسعه خواهد داشت.
در اقتصاد متعارف، تحلیلهای مربوط به مصرف، محدود به عوامل بازاری مثل قیمتها و درآمد است و عوامل غیربازاری نادیده انگاشته میشود. این عوامل مانند انتظارات ذهنی مصرفکنندگان نسبت به آینده بازار، رفتارهای احتیاطی، رفتارهای تقلیدی، اطمینان مصرفکنندگان به بازار و اهمیت دادن به مصرف نسبی دارای اثرات چشمگیری بر سطح مصرف افراد هستند، بگونهای که مصرف را در دوران رونق بیش از حد معقول افزایش میدهند و در دوران رکود، مصرف را بیش از حد کاهش میدهند و دوران رکود را طولانیتر و شدیدتر میکنند.
اسلام در طرحریزی نظام اقتصادی خود، با هدایت محرکهای درونی افراد و همچنین وضع محدودیتهای فقهی و اخلاقی مختلف، سعی کرده است رفتارهای مصرفی را بگونهای مدیریت کند که نه تنها به بحرانهای گسترده اقتصادی منتهی نشود بلکه موجبات رونق و شکوفایی اقتصادی را نیز فراهم سازد. تصفیه اخلاقی انگیزهها و سلایق پیش از ورود به بازار، منع مصرف مسرفانه و برنامهریزی برای رسیدن همه اقشار جامعه به مصرف در حد کفاف، تحریم ربا و جلوگیری از تأمین مالی مصرف مبتنی بر بدهی و نهایتاً ایجاد انگیزههای الهی برای کار کردن و کسب درآمد، از جمله سیاستهای اسلام برای مهار بخش بحرانزای رفتارهای مصرفی و در کنار آن، ایجاد تقاضای لازم برای تداوم رشد اقتصادی میباشد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
An Islamic Approach to the Role of Consumption Behaviors in Emerging and Continuing of Economic Crises
نویسندگان [English]
1
2
چکیده [English]
The most important behavior of individuals and households is consumption. As the
consumption compromises a considerable part of GDP in most of the countries, any
small change in the quantity and quality of it will have a huge impact on the growth
and development of the country. In conventional economics, consumption analyses
and theories only deal with the market variables such as prices and incomes and the
role of non-market variables, and the psychological and cultural ones, are ignored.
Non-market variables such as psychic expectations of consumers about the future of
the market, precautionary behavior, imitating behavior, consumer’s confidence in
the market and caring about relative consumption have substantive impacts on the
level of consumption so that they cause consumption either to be increased more
than enough in booms and generate bubbles, or to be declined more than enough in
recessions and make them longer and more intense. In designing its economic
system, Islam has directed and conducted innate incentives and motivations and also
posed legal and ethical constrains. In doing so, Islam has tried to manage
consumption behaviors so that it not only prevents extensive economic crises but
also provides the conditions for advancing the economy. Among the Islamic policies
which control the troubling part of the consumption and provide the necessary
demand for economic growth are: ethical settlement of the incentives before
entering the market, prohibiting prodigal consumption and planning to bring all the
people to a
Kafaf level of consumption, prohibiting Riba
and not recommending to
debt-financing the consumption, and finally, introducing divine incentives for
working and making money.
کلیدواژهها [English]